در سریال عشق بی حد و مرز خلیلابراهیم وقتی بچه بود بخاطر دشمنی خونی، پدرش را از دست داده و به اجبار راهی استانبول میشود ولی بیست سال بعد بعنوان یک جوان خوشتیپ و قوی به زادگاهش کارادنیز باز میگردد.. ... ادامه و دانلود
خانواده کورهان اهل قاضیآنتپ هستن و خالصخان ستون این خانوادست. ماجرا زمانی شروع می شود که پلیس ها میان دم خونه ی کورهان ها و خالص خان بعد از این اتفاق تصمیم میگیرد برای نوهی نازپرورده و چشمچرانش از شهر خود زن بگیرد. ... ادامه و دانلود
یک NRI آرزو می کند که یک هتلدار مورد نظر باشد اما توسط خانواده وی کاهش می یابد. وقتی او با جینی گاروال ، یک سرآشپز حومه شهر ملاقات می کند ، همه چیز جالب می شود. ... ادامه و دانلود
سلما (لیلا تانلار) از وان به استانبول میآید تا ارث خود را به دست آورد، وقتی فکر میکند تمام امکاناتش تمام شده است. در زیر ماشین قراضه پدرش با برادر مرفه لیلیم قرار دارد. تنها شرط گرفتن ارث، یافتن شریک دیگر ارث، عشق قدیمی ... ادامه و دانلود
این سریال درباره زندگی درهم تنیده خدمتکاران و کارفرمایانشان است که در یک بوتیک در یکی از محله های ثروتمند استانبول کار می کنند. ما همچنین شاهد شکاف بزرگ بین طبقه بالا و پایین هستیم. عشق، راز، دروغ و سه زن که با وجود ... ادامه و دانلود
داستان دیلان که از یک طرف رویاها و امیدهایش از او گرفته شده بود و از طرف دیگر باران که برای پایان دادن به دشمنی و نجات برادرش از این چرخه مجبور به ازدواج شد. با این حال، این ازدواج برای آن دو زندانی ... ادامه و دانلود
آنوپاما یک زن گجراتی است که زندگی خود را وقف همسر، فرزندان و خانواده خود کرده است. اما او تعمق آن را دریافت نمی کند. او دوباره و دوباره ظاهر می شود زیرا فقط یک زن خانه دار است و مدرک یا تحصیلات خود را ... ادامه و دانلود
بهار درباره زنی به همین نام است که علیرغم پزشک بودن، بخاطر خانواده فداکاری میکند و شغلش را کنار میگذارد. او سالهاست که همسر تیمور یاووزاوعلو است و برای خانواده خود تمامش را گذاشته است اما روزی بیمار میشود و پزشکان تشخیص میدهند که ... ادامه و دانلود
عالیه آلبورا به همراه پسر پنج سالهاش از کانادا به ماردین میآید تا به وصیت شوهر متوفیاش عمل کند. با این حال، این ورود نه بازگشتی دارد و نه خروجی از آلبورا. اگر چه جهان آلبورا، رئیس طائفه آلبورا، نسبت به مبارزات عالیه بی ... ادامه و دانلود
عشق بیماری است یا درمان؟ برای Cem (Halit Ergenç) که در جوانی اعتقاد خود را به عشق از دست داد و بیمارستان عشق را تأسیس کرد، عشق شاید بزرگترین بیماری باشد که بشریت می تواند به آن مبتلا شود. برای هازال (Funda Eryiğit) که ... ادامه و دانلود